ابنکواء ابوعمرو عبدالله بن عمروابن کَوّاء، ابوعمرو عبدالله بن عَمرو بن نعمان بن ظالم بن مالک ابن اُبَیّ بن عُصْم بن سعد بن عمرو بن جُشَم بن کِنانة بن حَرب بن یَشْکُر، از بنی یشکر بن بکر بن وائل بن قاسط، از پیشوایان خوارج در حَروراء . ابن ندیم [۱]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۱۰۲.
نام پدر او را عروض آورده است که با توجه به شیاع نام عمرو در مآخذ دیگر، درست به نظر نمیرسد. گفتهاند که عمرو از آن رو که در دوران جاهلیت با داغ مداوا شد، به کوّاء شهرت یافت. [۲]
ابن قتیبه، عبدالله، المعارف، ج۱، ص۵۳۰، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۳۸۸ق.
فهرست مندرجات۲ - از سرشناسان کوفه ۳ - تبعید به حمص ۴ - حضور در جنگ صفین ۵ - گروه حروریه ۶ - خرده گیریهای حروریه به حضرت علی ۷ - بازگشت خوارج به کوفه ۸ - همراهی با خوارج بصره ۹ - جدایی از خوارج ۱۰ - پیوستن شبث بن ربعی به هواداران امام ۱۱ - خوداری از شرکت در جنگ نهروان ۱۲ - پیوستن ابن کواءبه امام ۱۳ - زمان پیوستن ابن کواءبه امام ۱۴ - از دیدگاه طبرسی ۱۵ - از دیدگاه طبری ۱۶ - پرسشهای ابن کواء از حضرت علی ۱۷ - علت پرسش از حضرت ۱۸ - شخصیت ابن کواء ۱۹ - ذوق شعری ۲۰ - شخصیت روائی ابن کواء ۲۱ - فهرست منابع ۲۲ - پانویس ۲۳ - منبع ۱ - تولداز تاریخ تولد و مرگ و از زندگی ابن کوّاء جز بعضی وقایع بزرگ چیزی دانسته نیست. ۲ - از سرشناسان کوفهدر وقایع سال ۳۳ق/۶۵۳م نام او در زمره افراد سرشناسی از کوفه مانند اشتر و کمیل و صَعصَعه آمده است که به سعید بن عاص ، حاکم کوفه، پرخاش میکردند که « فیء » مسلمانان را از آن خود کرده است. [۳]
طبری، تاریخ، ج۴، ص۳۱۷- ۳۱۸.
[۴]
طبری، تاریخ، ج۴، ص۳۲۳.
از اینرو به دستور عثمان آنان را که ۹ یا بیش از ۱۰ تن بودند، به دمشق پیش معاویه فرستادند.۳ - تبعید به حمصبه روایتی آنان در دمشق نیز ضمن مجادلهای با معاویه درآویختند و از آنجا به جزیره (شمال بینالنهرین ) و سرانجام به حمص پیش عبدالرحمان بن خالد بن ولید تبعید شدند. [۵]
طبری، تاریخ، ج۴، ص۳۱۸-۳۲۱.
حضور ابن کواء در میان تبعیدیان تنها در دو روایت سیف بن عمر [۶]
طبری، تاریخ، ج۴، ص۳۱۸.
و عوانه [۷]
ابن عساکر، علی، تاریخ مدینه دمشق، ج۱، ص۳۹۰، به کوشش شکری فیصل و دیگران، دمشق، ۱۴۰۲ق.
گزارش شده است و عدم ذکر نام او در گزارشهای ابومِخْنف [۸]
بلاذری، احمد، انساب الاشراف، ج۵، ص۳۹-۴۲، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۴م.
[۹]
ابن شبه، عمر، تاریخ المدینة المنورة، ج۳، ص۱۱۴۰- ۱۱۴۱، به کوشش فهیم محمد شلتوت، جده، ۱۳۹۳ق.
[۱۰]
ابن اعثم کوفی، احمد، الفتوح، ج۱، ص۳۸۳-۳۸۷، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
و شعبی [۱۱]
طبری، تاریخ، ج۴، ص۳۲۲.
و ابواسحاق همدانی [۱۲]
طبری، تاریخ، ج۱، ص۳۲۶،
نکتهای است درخور تأمل.۴ - حضور در جنگ صفینابن کواء در جنگ صفین جزو سپاه علی (علیهالسلام) بود، اما هنگامی که کار به «تحکیم «کشید، وی به عنوان سخنگوی گروهی که ابوموسی اشعری را به حکمیت برگزیدند، مخالفت آن گروه را نسبت به انتخاب عبدالله بن عباس به سبب خویشاوندی وی با علی (علیهالسلام) اعلام کرد [۱۴]
ابن اعثم کوفی، احمد، الفتوح، ج۲، ص۱۹۳، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
و در واقع او بود که ابوموسی را برای حکمیت فرستاد. [۱۵]
ابن عبدربه، احمد، العقد الفرید، ج۴، ص۳۵۱، به کوشش احمد امین و دیگران، بیروت، ۱۴۰۲ق.
۵ - گروه حروریهاین گروه که « اصحاب البرانس «نام گرفتند و به تعبیر اشتر از فرط عبادت پیشانی سیاه داشتند، [۱۶]
طبری، تاریخ، ج۵، ص۵۰.
در بازگشت از صفین با علی (علیهالسلام) وارد کوفه نشدند و ۱۲ هزار نفر از آنان در حروراء ، در نیم فرسخی کوفه از وی کناره گرفتند ( ربیعالاول ۳۷) و از این رو حروریه نامیده شدند.۶ - خرده گیریهای حروریه به حضرت علیدر این هنگام ابن کواء «امیر الصلاة» و شَبَث بن رِبعی «امیر القتال» آنان بود. علی (علیهالسلام) نخست ابن عباس را برای گفتوگو فرستاد و سپس خود نزد آنان رفت و آنان را برای مناظره به کوفه خواند. [۱۸]
یعقوبی، احمد، تاریخ، ج۲، ص۱۹۱، بیروت، ۱۳۷۹ق.
پاسخ علی (علیهالسلام) به خردهگیریهای حروریه درباره مسأله حکمیت، حذف عنوان امیری مؤمنان در عهدنامه و مسائل دیگر، ابن کواء را به تصدیق وادار کرد. ۷ - بازگشت خوارج به کوفهاز مقایسه مجموع روایات طبری در این مورد [۲۰]
طبری، تاریخ، ج۵، ص۶۴ -۶۶.
[۲۱]
طبری، تاریخ، ج۵، ص۷۲-۹۲.
چنین برمیآید که پس از نخستین گفتوگوی امام با ابن کواء در حروراء گروه خوارج به کوفه بازگشتند و مدتی در آنجا ماندند،۸ - همراهی با خوارج بصرهاما همچنان به مخالفت با علی (علیهالسلام) در مسأله تحکیم پا فشردند. سپس از کوفه به سوی نهر آمدند و در آنجا به خوارج بصره پیوستند. عاقبت کار به جنگ نهر ( نهروان ) انجامید. [۲۲]
طبری، تاریخ، ج۵، ص۷۲-۷۷.
[۲۳]
طبری، تاریخ، ج۵، ص۸۶ -۸۷.
۹ - جدایی از خوارجظاهراً آنگاه که خوارج از کوفه به سوی نهر درآمدند، ابن کواء در حروراء بود و همراه شبث بن ربعی با فرستادگان علی (علیهالسلام) مناظره میکرد. [۲۴]
طبری، تاریخ، ج۵، ص۹۱.
پیشوایی ابن کواء بر خوارج ۷ ماه به درازا کشید. بعداً ۱۰ روز مانده به آخر شوال ۳۷ق، عبدالله بن وهب راسبی جای او و شبث بن ربعی را گرفت. [۲۵]
اشعری، علی، مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۱۲۸، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، ۱۴۰۰ق.
در پایان این ۷ ماه که همراه با گفت و گو میان طرفین بود، ابن کواء با ۲ هزار نفر از مریدانش از گروه جدا شدند. بن ابر بعضی روایات، ابن کواء و نیز شبث بن ربعی پس از اجتماع حروراء و پیش از جنگ نهروان از گروه خوارج جدا شدند و به منازل خود بازگشتند. [۲۷]
بلاذری، احمد، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۴۲، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۴م.
۱۰ - پیوستن شبث بن ربعی به هواداران امامشبث پس از این به هواداران امام پیوست و در جنگ نهروان فرماندهی جناح چپ لشکر را برعهده گرفت، [۲۸]
بلاذری، انساب الاشراف، احمد، ج۲، ص۳۱۷، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۴م.
[۲۹]
ابن قتیبه، عبدالله، ج۱، ص۱۴۹، الامامة و السیاسة (تاریخ الخلفاء)، قاهره، ۱۳۸۸ق.
۱۱ - خوداری از شرکت در جنگ نهرواناما به نظر میرسد که ابن کواء اگر از خوارج حروراء و نهروان گسیخت، به علی (علیهالسلام) نپیوست. اگر هم حضور او در زمره خوارج در نهروان قابل تصور باشد، روایات حاکی است که از شرکت در جنگ خودداری کرده است. [۳۰]
بلاذری، احمد، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۶۲، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۴م.
[۳۱]
بلاذری، احمد، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۷۵، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۴م.
۱۲ - پیوستن ابن کواءبه امامتردید و بعد تصدیق ابن کواء در مورد صحت عمل و عقیده علی (علیهالسلام) اختصاص به دوره پس از صفین نداشت. او در جریان نبرد صفین هم عدم اطمینان خاطر خود را از چگونگی تصمیم علی (علیهالسلام) به جنگ با معاویه به صورت پرسشی ابراز داشته، پس از گرفتن پاسخ، صدق گفتار امام را تأیید کرده، به سوی او آمده بود. [۳۲]
ابن عبدربه، احمد، العقد الفرید، ج۴، ص۳۰۳-۳۰۴، به کوشش احمد امین و دیگران، بیروت، ۱۴۰۲ق.
در صورت درست بودن گفته بغدادی [۳۳]
بغدادی، عبدالقاهر، الفَرْق بین الفِرَق، اختصار عبدالرزاق بن رزقالله، ج۱، ص ۶۷، به کوشش فیلیپ حتی، قاهره، ۱۹۲۴م.
در مورد امان جستن ابن کواء با ده سوار در لشکر علی (علیهالسلام) و با توجه به برافراشتن پرچم امان به دستور علی (علیهالسلام) در روز جنگ نهروان، باید گفت که این بازگشت ابن کواء در همان روز نبرد بود که بسیاری قبل از آغاز جنگ از میدان خارج شدند و در حدود ۱۰۰ نفر به امام پیوستند. [۳۴]
طبری، تاریخ، ج۵، ص۸۶.
۱۳ - زمان پیوستن ابن کواءبه امامبیشتر منابع برآنند که ابن کواء در همان دوره مناظره با گروهی از باران خود از خوارج جدا شد و به علی (علیهالسلام) پیوست. [۳۵]
اربلی، علی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج۱، ص۲۶۵، بیروت، ۱۴۰۱ق.
[۳۶]
ابن کثیر، البدایة، ج۷، ص۲۸۱.
[۳۷]
ابن حجر عسقلانی، احمد، لسان المیزان، ج۳، ص۳۲۹، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۹-۱۳۳۱ق.
۱۴ - از دیدگاه طبرسیطبرسی روایتی را نقل کرده است که بر طبق آن ابن کواء در روز نهروان در برابر علی (علیهالسلام) و از کشتگان آن جنگ بوده است، ۱۵ - از دیدگاه طبریدر حالی که طبری [۳۹]
طبری، تاریخ، ج۱، ص۱۷۹.
ابن کواء را در ۴۲ق جزو کسانی یاد میکند که حاکم کوفه به دستور معاویه میبایست آنان را همراه خود به نماز جماعت میبرد. به روایتی دیگر از طبری [۴۰]
طبری، تاریخ، ج۵، ص۲۱۲-۲۱۳.
ابن کواء در ۴۴ق در حضور معاویه بود و سخن او در بیان ضعف عمل عبدالله بن عامر موجب عزل او از حکومت بصره شد. اگر گفته ابوالفرج اصفهانی [۴۱]
ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱، ص۵۴، به کوشش صلاح یوسف خلیل، بیروت، ۱۳۹۰ق.
را بپذیریم، ابن کواء در ۷۴ و ۷۵ق زنده و جزء شُراتی بوده است که مُهَلَّب با آنان میجنگید. از تاریخ فوت ابن کواء هم مانند تولد و جزئیات دیگر حیاتش چیزی دانسته نیست.۱۶ - پرسشهای ابن کواء از حضرت علی برخی از پرسشهای ابن کواء از علی (علیهالسلام) در مآخذ نقل شده است، مانند پرسش او در مورد سیاهی مشهود در روی ماه [۴۲]
طبری، تاریخ، ج۱، ص۷۵.
ص ۷۶)، محلی که علی (علیهالسلام) به هنگام نزول آیه «ثانی اثنین» در آنجا بود، [۴۴]
شریف رضی، محمد، خصائص الائمة (ع)، خصائص امیرالمؤمنین (ع)، ج۱، ص۵۸ -۵۹، به کوشش محمدهادی امینی، مشهد، ۱۴۰۶ق.
نام و نسبت علی (علیهالسلام) به صورتی غیر معروف، سخن گفتن خداوند با فرزندان آدم پیش از موسی و فاصله میان مشرق و مغرب. [۴۵]
شریف رضی، محمد، خصائص الائمة (ع)، خصائص امیرالمؤمنین (ع)، ج۱، ص۶۸، به کوشش محمدهادی امینی، مشهد، ۱۴۰۶ق.
[۴۶]
شریف رضی، محمد، خصائص الائمة (ع)، خصائص امیرالمؤمنین (ع)، ج۱، ص۸۷، به کوشش محمدهادی امینی، مشهد، ۱۴۰۶ق.
[۴۷]
شریف رضی، محمد، ج۱، ص۸۹، خصائص الائمة (ع)، خصائص امیرالمؤمنین (ع)، به کوشش محمدهادی امینی، مشهد، ۱۴۰۶ق.
معانی بعضی آیات قرآن، هویت ذوالقرنین و مقام برخی از صحابه. ۱۷ - علت پرسش از حضرتبه نظر میآید که این پرسشها بیشتر برای به زحمت انداختن آن حضرت بوده باشد، زیرا گاه ابن کواء در برابر سخنان علی (علیهالسلام) موضع مخالف میگرفت. [۵۳]
طبری، تاریخ، ج۱، ص۷۶.
[۵۵]
ابن درید، محمد، الاشتقاق، ج۱، ص۳۴۰، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۷۸ق.
۱۸ - شخصیت ابن کواءاز سخنان مشهور ابن کواء پاسخهای او به پرسشهای معاویه در مورد شخص خود او و فتنه جویان بلاد است. روایت بلاذری [۵۶]
بلاذری، احمد، انساب الاشراف، ج۴، ص۱۷، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۴م.
درباره نظر ابن کواء در مورد معاویه او را مردی صریح اللهجه و بیباک مینمایاند، در حالی که نقل طبری در این خصوص [۵۷]
طبری، تاریخ، ج۴، ص۳۲۹.
او را مردی دنیادار و مصلحتجو معرفی میکند.ابن قُتَیبه، [۵۸]
ابن قتیبه، عبدالله، المعارف، ج۱، ص۵۳۰، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۳۸۸ق.
و ابن ندیم [۵۹]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص ۱۰۲.
ابن کواء را « ناسب » ( نسبشناس ) و عالم گفتهاند. گرچه برخی کلمه «ناسب» را تصحیف شده «ناسک» دانستهاند، [۶۰]
مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۲، ص۲۰۴، نجف، ۱۳۵۰ق.
اما شعری که در مآخذ مذکور به عنوان شاهد آمده است، جایی برای شبهه تصحیف باقی نمیگذارد.۱۹ - ذوق شعریابن کواء شعر نیز میگفته است. نصر بن مزاحم چند بیت از اشعار او را در کتاب خود آورده است. وی مانند بعضی دیگر از همگنانش از قُرّاء بود. ۲۰ - شخصیت روائی ابن کواءابن حجر به نقل از بخاری ابن کواء را صحیح الحدیث نمیشناسد. [۶۳]
ابن حجر عسقلانی، احمد، لسان المیزان، ج۱، ص۳۲۹، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۹-۱۳۳۱ق.
مؤلفان شیعه او را خارجی ملعون [۶۴]
طوسی، محمد، رجال، ج۱، ص۵۰، نجف، ۱۳۸۰ق.
[۶۵]
ابن داوود حلی، حسن، کتاب الرجال، ج۲، ص۴۷۱، تهران، ۱۳۴۲ش.
[۶۶]
قهپایی، عنایتالله علی، مجمع الرجال، ج۱، ص۳۶، به کوشش سید ضیاءالدین اصفهانی، ۱۳۸۴ق.
[۶۷]
اردبیلی، محمد، ج۱، ص۵۰۱، جامع الرواة، بیروت، ۱۴۰۳ق.
[۶۸]
قمی، عباس، هدیة الاحباب، ج۱، ص۸۴، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۶۹]
خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۰، ص۲۸۹، بیروت، ۱۴۰۳ق.
نامیدهاند. مامقانی [۷۰]
مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۲، ص۲۰۴، نجف، ۱۳۵۰ق.
از اینکه ابن ندیم او را شیعه و از اصحاب علی (علیهالسلام) دانسته است، اظهار شگفتی میکند و این نسبت را «غلط» میداند.۲۱ - فهرست منابع(۱) ابن اعثم کوفی، احمد، الفتوح، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م. (۲) ابن حجر عسقلانی، احمد، لسان المیزان، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۹-۱۳۳۱ق. (۳) ابن داوود حلی، حسن، کتاب الرجال، تهران، ۱۳۴۲ش. (۴) ابن درید، محمد، الاشتقاق، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۷۸ق. (۵) ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، ۱۳۷۷ق. (۶) ابن شبه، عمر، تاریخ المدینة المنورة، به کوشش فهیم محمد شلتوت، جده، ۱۳۹۳ق. (۷) ابن عبدربه، احمد، العقد الفرید، به کوشش احمد امین و دیگران، بیروت، ۱۴۰۲ق. (۸) ابن عساکر، علی، تاریخ مدینه دمشق، به کوشش شکری فیصل و دیگران، دمشق، ۱۴۰۲ق. (۹) ابن قتیبه، عبدالله، الامامة و السیاسة (تاریخ الخلفاء)، قاهره، ۱۳۸۸ق. (۱۰) ابن قتیبه، عبدالله، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۳۸۸ق. (۱۱) ابن کثیر، البدایة. (۱۲) ابن ندیم، الفهرست. (۱۳) ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، به کوشش صلاح یوسف خلیل، بیروت، ۱۳۹۰ق. (۱۴) اربلی، علی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، بیروت، ۱۴۰۱ق. (۱۵) اردبیلی، محمد، جامع الرواة، بیروت، ۱۴۰۳ق. (۱۶) اسکافی، محمد، المعیار و الموازنة، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۹۸۱م. (۱۷) اشعری، علی، مقالات الاسلامیین، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، ۱۴۰۰ق. (۱۸) بغدادی، عبدالقاهر، الفَرْق بین الفِرَق، اختصار عبدالرزاق بن رزقالله، به کوشش فیلیپ حتی، قاهره، ۱۹۲۴م. (۱۹) بلاذری، احمد، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۴م. (۲۰) بلاذری، احمد، انساب الاشراف (ج ۲)، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۴ق. (۲۱) بلاذری، احمد، انساب الاشراف، قسمت ۴ (۱)، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۹م. (۲۲) خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیروت، ۱۴۰۳ق. (۲۳) دینوری، احمد، الاخبار الطِوال، به کوشش عبدالمنعم عامر، بغداد، ۱۳۷۹ق. (۲۴) شریف رضی، محمد، خصائص الائمة (ع)، خصائص امیرالمؤمنین (ع)، به کوشش محمدهادی امینی، مشهد، ۱۴۰۶ق. (۲۵) طبرسی، احمد، الاحتجاج، به کوشش محمدباقر خرسان، نجف، ۱۳۸۶ق. (۲۶) طبری، تاریخ؛ طوسی، محمد، رجال، نجف، ۱۳۸۰ق؛ (۲۷) قمی، عباس، هدیة الاحباب، تهران، ۱۳۶۲ش. (۲۸) قهپایی، عنایتالله علی، مجمع الرجال، به کوشش سید ضیاءالدین اصفهانی، ۱۳۸۴ق. (۲۹) مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، نجف، ۱۳۵۰ق. (۳۰) مقدسی، مطهر، البدء و التاریخ، به کوشش کلمان هوار، پاریس، ۱۹۱۶م. (۳۱) نصر بن مزاحم، وقعة صفین، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، ۱۳۸۲ق. (۳۳) یعقوبی، احمد، تاریخ، بیروت، ۱۳۷۹ق. (۳۴) طوسی، محمد، رجال، نجف، ۱۳۸۰ق. ۲۲ - پانویس
۲۳ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنکواء»،ج۴، ص۱۶۸۷. |